بازگشت
بالاخره داریم برمیگردیم . با استرس فراوان از شیطنت های داخل پروازی آقا یزدان.
یکمی زود رسیدیم فرودگاه و من برای سرگرم کردن جوجه ی طلاییمون از این حباب سازها خریدم که حسابی هم جواب داد
توی پرواز هم اصلا کمربندشو نمی بست آخه مانع وول خوردنش میشد و من هم دیگه کوتاه اومدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی