خاطرات يزدان

بازگشت

1391/10/18 14:10
176 بازدید
اشتراک گذاری
 بالاخره داریم برمیگردیم . با استرس فراوان از شیطنت های داخل پروازی آقا یزدان. 

یکمی زود رسیدیم فرودگاه و من برای سرگرم کردن جوجه ی طلاییمون از این حباب سازها خریدم که حسابی هم جواب داد 

 توی پرواز هم اصلا کمربندشو نمی بست آخه مانع وول خوردنش میشد و من هم دیگه کوتاه اومدم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)